جشن دندوني
فرشته كوچولو دلم مي خواست جشن دندونيت خيلي مفصل تر از اينها باشه ولي خدارو شكر جشنت خوب بود. خاله ماماني با مهديس و خاله سپيده و ارشيا امده بودن يزد. ماماني هم قرار بود دوستاش رو دعوت كنه و مهموني بگيره كه دايي قدرت با دايي امير تماس گرفتن و گفتند دارن ميان يزد. خلاصه جشنت خيلي يدفعه ای شد. دست خاله سپيده با ارشيا جون درد نكنه امدن خانه ما و كمكون كردن از صبح ساعت ..:٧ بلند شديم خانه تميز كرديم ژله و كرم كارامل و خورشت فسنجان و سالاد و اش دندوني و كيك درست كرديم و ساعت ..:٣ مهديس و خاله درسا امدن كمكمون دست دوست باباي (عمو محمد) هم درد نكنه كارت دعوت و اويز هاي جشن شما رو طراحي كرد و باباي چاپ كردن و با خاله درسا روي ليوانها و شيشه نوشابه ها...
نویسنده :
مامانی
17:13