آرشيدا (عشق ماماني و بابايي)آرشيدا (عشق ماماني و بابايي)، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره

دختر بی نظیرم آرشیدا

روز دختر مبارک

روز میلاد توست و تو روشنی به ما هدیه می‏دهی و ما با دستانی پر از روشنی، از این حُسن بازمی‏گردیم؛ با دل‏هایی که در حوضچه چشمانمان با آب دیده تطهیر شده است. روز میلاد تو هر روز در ما تکرار می‏شود، ای تکرار روشنی در روح و روان ما! (( دختر عزیزم، فرشته مامانی روزت مبارک )) ...
5 شهريور 1393

تبریک یلدا

آرشیدای عزیزم یل دات مبارک. یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت. دوستان عزیزم یلداتون مبارک  .  عزیز دل مامانی امسال یلدا  اول رفتیم خونه بابا احمد ،مامان جون و خاله حمیرا و خاله زهرا و دختر خاله سپیده اونجا بودن و چون شب بابا بزرگه آترین دعوتمون کرده بود قرار بود بریم اونجا  و شما خونه بابا احمد مرتباً میگفتی بریم خونه باباجی آترین بعد رفتیم اونجا حسابی شلوغ بود  خیلی بهمون خوش گذشت شب شما نمی خواستی بیای خونه و با کلی دردسر بردیمت اوردیمت خونه . امسال مامان ملی و بابا محمدرضا رفته بودن تهران پیش خاله سپیده. راستی اینقدر...
25 دی 1392

روز دختر و شیرین زبونی های آرشیدا خانوم

عزیزم روزت مبارک البته با دو روز تاخیر . ولی مامانی و بابایی کادوتو زودتر بهت دادن یه النگوی خوشگل . وقتی برای خرید رفته بودیم خیلی ذوق کرده بودی هر النگویی که دستت میکردم در نمیاوردی میگفتی اون یکی .   میشه اسم پاکتو رو دل خدا نوشت میشه با تو پر کشید توی راه سرنوشت میشه با عطر تنت تا خود خدا رسید میشه چشم نازتو رو تن گلها کشید عزیز دلم هفته پیش رفتیم مسافرت شمال و بهت خیلی خوش گذشت تو پست بعدی کاملاً برات مینویسم  و عکسهای مسافرت رو میذارم حدود یک هفته که خیلی خوب حرف میزنی و مرتباً داری صحبت میکنی . دیروز که امدی خونه من زودتر رسیده بودم بهت گفتم کجا بودی نبودی بعد تو گفتی نبودم ...
19 شهريور 1392

روز مادر

زن شكوفه ايست كه هنگام غنچه بودن دوست داشتنی، موقع گل كردن عشق ورزيدنی و در وقت پژمردن پرستيدنی است. روزت مبارك
اي گل زيباي خلقت
22 تير 1392

نوروز 1392

دوستای گلم , دختر عزيزم سال نو مبارك .اميدوارم سالي پر از موفقيت و سلامتي و سرشار از شادي و شادكامي در كنار خانواده هاتون داشته باشيد . عذر خواهي اينجانب را بابت تاخير تبريك سال نو و دير بروز كردن وبلاگ عزيزترينم بپذيريد .  در يكي دو روز آينده باخاطرات مسافرت نوروزي و عكساي جديد نوروزي ميام حتماً بهمون سر بزنيد.   ...
14 فروردين 1392

آرشيدا خانونم و دومين يلدا

عزيز دل مامان سال گذشته چون شب يلدا فقط 28 روز داشتي و ما هم درگير زردي و نا آرامي هاي شما بوديم نتونستيم برات جشن بگيرم ولي امسال جبران كرديم و طبقه پايين خونه باباجون (باباي بابا) مهموني برگزار كرديم چون ميخواستيم كرسي درست كنيم و ميخواستيم از مبلمان و ساعت و تلويزيون دور باشيم. شب قبلش ماماني و باباي تا ساعت 2:00 بيدار بودن و داشتن كلاه و شام درست مي كردن . شام پيراشكي درست كرديم و مامان ملي هم زحمت آش كشيد مامان جونم زحمت انار دون كردنو ميوه و آجيل كشيدن. ساعت 5:00 عصر رفتيم خونه مامان جون تا كرسي و وسايل شب را آماده كنيم شب خاله درسا، مامان ملي ، خاله درسا، خانواده عمو ايمان، خانواده مادر خانوم عمو ايمان تشريف آوردن و اون شب باباجو...
9 دی 1391

تولد حضرت معصومه و روز دختر

روز دختر مبارک باشه عزیز دلم. بابا جان من سلام امیدوارم سالیان سال سالم و صالح و خوش ،زنده باشی. دیشب با مامانی رفتیم عروسک فروشی واسه شما کادو خریدیم. یه عروسک و توپ دوست داشتی از طرف مامان و بابا ، یک عروسک خرسی خوشگل از طرف بابا جون و مامان جون. مامان ملی هم یه لباس آبی قشنگ بهت هدیه داد. راستی دختر خاله آترین هم یه قورباغه نازنازی بهت کادو داده عزیزم. انشاالله هر دو شما خوش و سعادتمند باشید. كادوي ماماني و بابايي     كادوي مامان جون و باباجون كادوي مامان ملي   ...
23 مهر 1391