آرشيدا (عشق ماماني و بابايي)آرشيدا (عشق ماماني و بابايي)، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

دختر بی نظیرم آرشیدا

روئیدن 12 و 13 مروارید آرشیدای عزیزم

راستی مامانی فراموش کرد بگه در ماه خرداد تاریخش رو دقیقاً یادم نیست حدوداً 5 یا 6 خرداد دندون نیش فک پایین سمت راست جوانه زد . یک هفته بعد هم دندون نیش فک پایین سمت چپ جوانه زد . عزیز دلم مبارکت باشه امیدوارم دندونها همیشه سالم و سفید باشه و هیچ وقت کارت به دندانپزشکی نرسه البته فقط برای معاینه بری . در ضمن ماه خرداد مامانی چون وقت دندانپزشکی داشت شما رو هم با خودش برد وقتی بغل مامانی بودی و آقای دکتر نزدیکت نبود میگفتم دندوناتو نشون مامانی بده دهنتو باز می کردی ولی آقای دکتر که میومد بهش نشون نمیدادی و به مامانی محکم می چسبیدی . دکتر مهربون بهت یه بستنی قیفی داد و بعد مامان با کلی تلاش تونست دندونهای پایینت نشون آقای دکتر بده ولی فک ب...
23 تير 1392

روز مادر

زن شكوفه ايست كه هنگام غنچه بودن دوست داشتنی، موقع گل كردن عشق ورزيدنی و در وقت پژمردن پرستيدنی است. روزت مبارك
اي گل زيباي خلقت
22 تير 1392

و اما شيرين زبوني ها و شيرين كاريهاي آرشيدا خانوم

به خاله -----------------------» خال عمو ---------------------------» عمم بابا جون -----------------------» باباجي مامان جون -------------------» مامان جي حمام ----------------------» حم جديداً درست تلفظ ميكني حموم يا ميگي آب بازي سرسره -----------------» فوفوره قاشق-----------------» قشوق آب پرتقال--------------» آب پتقالي دلستر------------------» دلر خيلي ر بامزه ميگي امين--------------» امي كالسكه ----------» خالسه امير محمد ----------» محمد ماست -------------» ماس شير ماماني ------» شيشي تينا --------------» تي تي بالشت...
22 تير 1392

اولین روز کاری مامانی و اتفاقات ماه گذشته(خرداد)

عزیز دلم الان که دارم برات این پست میزارم خیلی دلم برات تنگ شده مامانی به طور آزمایشی قرار شده چند روزی بیاد سرکار ،اگه شما دختر خوبی بودی و اذیت نشدی مامان کارشو ادامه میده و گر نه ..... آرشیدای عزیزم در ماه گذشته مامانی و بابایی حسابی مشغول کارهای شما بودن در ماه خرداد هفته اول شما مریض شدی (اسهال و استفراغ) هفته دوم خرداد واکسن 18 ماهگیت رو زدی که حسابی اذیت شدی و سه روز راه نمی رفتی و مرتباً میخواستی بغل بشی و هفته سوم هم بدلیل اینکه شما یک ساعت یک بار بلند میشدی و شیر میخوردی و در طول روز هم علاقه ی به غذا نشون نمی دادی و تا مامانی می شست یا میخوابید شما شیر میخوردی ،پس از مشورت با دکترها شکیبا و گلشن و فروزنیا با بابایی تصمیم...
22 تير 1392

سفر به جنوب در نوروز 1392

روز سه شنبه مورخ 1391/12/29 ساعت 8:00 رفتيم دنبال باباجون و مامان جون و حركت كرديم به سمت بندرعباس تو اين سفر مامان ملي و بابا محمدرضا و خاله درسا و خانواده خاله سپيده و خاله سمانه با هامون همسفر بودن باباجون بعد از هفت سال اولين مسافرتي بود كه حضور داشت اينم بخاطر گل وجود شما باباجون مي گفتن خيلي يه دفعه ي تصميم گرفتن باهامون بيان (باباجون آرشيدا خيلي دوستتون داره ) در طول مسافرت باباجون خيلي زحمت كشيد و شما همش پيش باباجون بودي نه گذاشتي استراحت كنن نه گذاشتي راحت غذا بخورن مرتباً دست باباجون ميگرفتي كه باهات بيان و بازي كنن و اصلاً به خاله ها محل نميذاشتي خاله درسا بهت ميگفت باشه بازم با هم تنها ميشيم اونوقت ديگه باهات بازي نميكنم (با شوخ...
18 فروردين 1392

15 ماهگي آرشيدا خانوم و درگيري هاي ماماني در يك ماه گذشته

عزيزترينم ، ماماني رو ببخش كه اينقدر دير شانزده ماهگيتو تبريك ميگه. در دو ماه گذشته سرم حسابي  شلوغ بود بايد پروژه پايان ترم دانشگاه رو تموم مي كردم كه خدا رو شكر تموم شد و البته جا داره همين جا از بابايي تشكر كنم كه خيلي كمكم كرد .يه خبر ديگه اينكه شما در جشن فارغ التحصيلي ماماني شركت كردي و بچه ها يه كليپ از خاطرات دانشگاه درست كرده بودن (به اسم برترين ها) ،كه عكس شما هم تو اين كليپ بود و به ماماني لقب مامان ترين داده بودن چون هميشه تو دانشگاه حرف شما بود خلاصه جشن كه خيلي خوش گذشت و شما هم دختر خوبي بودي . در ضمن ماماني يه دفعه ي تصميم گرفت بينيشو عمل كنه اين تصميم تو يه هفته گرفته شد و  صبح پنجشنبه ساعت ٧:٠٠ صبح ماماني و ب...
18 فروردين 1392

نوروز 1392

دوستای گلم , دختر عزيزم سال نو مبارك .اميدوارم سالي پر از موفقيت و سلامتي و سرشار از شادي و شادكامي در كنار خانواده هاتون داشته باشيد . عذر خواهي اينجانب را بابت تاخير تبريك سال نو و دير بروز كردن وبلاگ عزيزترينم بپذيريد .  در يكي دو روز آينده باخاطرات مسافرت نوروزي و عكساي جديد نوروزي ميام حتماً بهمون سر بزنيد.   ...
14 فروردين 1392