سفر به جنوب در نوروز 1392
روز سه شنبه مورخ 1391/12/29 ساعت 8:00 رفتيم دنبال باباجون و مامان جون و حركت كرديم به سمت بندرعباس تو اين سفر مامان ملي و بابا محمدرضا و خاله درسا و خانواده خاله سپيده و خاله سمانه با هامون همسفر بودن باباجون بعد از هفت سال اولين مسافرتي بود كه حضور داشت اينم بخاطر گل وجود شما باباجون مي گفتن خيلي يه دفعه ي تصميم گرفتن باهامون بيان (باباجون آرشيدا خيلي دوستتون داره ) در طول مسافرت باباجون خيلي زحمت كشيد و شما همش پيش باباجون بودي نه گذاشتي استراحت كنن نه گذاشتي راحت غذا بخورن مرتباً دست باباجون ميگرفتي كه باهات بيان و بازي كنن و اصلاً به خاله ها محل نميذاشتي خاله درسا بهت ميگفت باشه بازم با هم تنها ميشيم اونوقت ديگه باهات بازي نميكنم (با شوخ...