هفته 39 و ....
مامانی امروز وقت دکتر داشتم ولی آقای دکتر رفته بودن مسافرت البته قبلاً برگه پذیرش بهم داده بود خدا کنه تا چهارشنبه صبر کنی که خود دکتر حجت باشه ( آخه دکتر خود بابایی هم بوده ).
این هفته دیگه هفته آخری هست که از انتظار می نویسم. شمارش معکوس شروع شده. از امروز ممکنه هر لحظه تصمیم بگیری بیای پیشمون (بغل مامانی). دیگه من و بابایی باید با این روزها خداحافظی کنیم چون جمع ما از دو نفر به سه نفر تغییر میکنه (وای خدایا باورم نمیشه، خدایا شکرت که این نعمتو به ما دادی). انشاالله مامانی صالح و سالم باشی و من و بابایی بتونیم به خوبی شما رو تربیت کنیم. مامانی این روزا شما خیلی بزرگ شدی و تکون خوردنت با قدیم خیلی فرق کرده.
راستی هنوز اسم شما تایید نهایی نشده و بین من و بابایی اختلاف نظر هست. امیدوارم زودتر به نتیجه نهایی برسیم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی